آهای خدا.....راحت و بی پرده بگم :
خسته شدم از زندگی
از این همه فاصله و
از این همه دوندگی ...
از این همه دوندگی
تو کوچه های بی کسی
برای هر مسافری
دلتنگی و دلواپسی...
برای هر مسافری
پناه خستگی شدن
برای آرامش شون
حرفای تازه ای زدن...
تنها نذاشتم کسی رو
تا آخرین جرعه نفس
خسته شدم خسته شدم
از آدمای این قفس...
از این قفس از این زمون
از آدمای قصه مون
از دل خسته ی خودم
از خاک و ابر و آسمون...
گاهی تحمل زمین
سخته برای خسته ها
اون وقته که باید بگی :
آهای خدا ! آهای خدا...
آهای خدا تنگه دلم
از این زمین فتنه خیز
از بنده های خوب تو
از این قبیله ی عزیز ...
من اهل اینجا نشدم
بیگانه ام با این کویر
آهای خدای مهربون !
منو از این قصه بگیر ... *
نظرات شما عزیزان:
نازنين ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت21:57---28 آذر 1392
عالي عالي و عالي....شعر خيلي خيلي قشنگي بود ممنونم...
خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست ;
خیالت از زمین راحت ، که حتی روز ، روشن نیست!
کسی اینجا نمی بینه ، که دنیا زیر چشماته!;
یه عمره یادمون رفته ، زمین دارمکافاته
فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه هاکردم!
که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم!
خدایا وقت برگشتن ، یه کم با من مدارا کن ;
شنیدم گرم آغوشت ، اگه میشه منم جا کن...
پاسخ: شما لطف دارید... بسیار سپاس از تقویت روحیه تون... دل و رنگ زندگیتون پررنگ خدایی...
مریم ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت18:29---28 آذر 1392
گاهی سرسری رد شو و دقت نکن!
چرا که "دقت "..."دق" ات می دهد...
پاسخ: گاهی ... دنیای بدیست... نفهم بودن، خوشی می آورد و فهمیدن، درد و آزار...
درود بر شما... سپاس بابت حضور و نوشته ی زیباتون...
محیا ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت15:48---27 آذر 1392
دلم نیومد این شعر قشنگ رو بخونم و چیزی ننویسم...
خدایا! میوه ی ممنوعه ی این کره ی خاکی روی کدام درخت منتظر دندان های حریص من است؟ میخواهم از زمین اخراجم کنی...
پاسخ: سپاسگزارم بابت حضور و نوشته ی زیباتون... امیدوارم هیچ دلی به جایی نرسه که نبودن رو از خدا بخواد... باز هم سپاس... موفق باشید...