تقدیم به وجود همه ی مادران عزیز ایرانم
و به روح همه ی مادران به عروج رفته
و تقدیم به روح مادر گرامی مریم خانم
(نویسنده ی وبلاگ بانوی اردیبهشت)
![](http://www.hammihan.com/users/status/thumbs/thumb_HM-2013665032688374871391422758.8199.jpg)
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:
می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید،
اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،
من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد
اما کودک هنوزاطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه،
گفت : اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم
و این ها برای شادی من کافی هستند.
خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد
تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود
کودک ادامه داد:
من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟...
خداوند او را نوازش کرد و گفت:
فرشته تو، زیباترین و شیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی
در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.
کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟
اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت:
فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.
کودک سرش را برگرداند و پرسید:
شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،
چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟
فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .
کودک با نگرانی ادامه داد:
اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.
خداوند لبخند زد و گفت:
فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد
و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،
گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود...
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.
کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.
او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید :
خدایا ! اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید...
خداوند شانه ی او را نوازش کرد و پاسخ داد :
نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را ...
*** مــــــــــادر***
صدا کنی ...*
![عکس متحرک جدا کننده متن عکس متحرک جدا کننده متن](http://www.eshghentezar.com/imgcenter/uploads/1409495922.gif)
از مرگ نمی ترسم
من فقط نگرانم
که در شلوغی آن دنیا
مادرم را پیدا نکنم ...*
![عکس متحرک جدا کننده متن عکس متحرک جدا کننده متن](http://www.eshghentezar.com/imgcenter/uploads/1409495922.gif)
کاش خدا اجازه نمی داد هیچ مادری از پیش ما برود ...*
![عکس متحرک جدا کننده متن عکس متحرک جدا کننده متن](http://www.eshghentezar.com/imgcenter/uploads/1355903140.gif)
وجود همه ی مادران عزیز پایدار و سلامت
و روح همه ی مادران به خدا پیوسته شاد...*
نظرات شما عزیزان:
مریم ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت21:19---16 بهمن 1392
چه تاثیر دلنشینی دارد
” غصه نخور ، درست میشود ” گفتن های مادر ،
اثرش را هزار قرص آرامبخش قوی ندارد
پاسخ: من از مرگ نمی ترسم، از این می ترسم که در شلوغی های آن دنیا "مادرم" را نتوانم پیدا کنم... * .................. درود بر شما و نوشته ی زیباتون... سپاس بابت حضور و نظر زیباتون...
شهاب الدین ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت19:31---16 بهمن 1392
خداوندا
ای آفریینده فصل ها!
زمستان فرا رسیده و درختانت به خوابی عریان فرو رفته اند؛
زردی و سرخی جایشان را به سپیدی یکرنگ برف داده اند.
ای خدای زمستان با شکوه!
گرسنگی گرسنگان،
برهنگی برهنگان
و بیچارگی بیچارگان زندگی را برایم تلخ کرده است؛
حال آنکه قدرت سیر کردن و پو شاندن همه را ندارم.
ای مهربان!
تو که بندگانت را دوست داری،
ای آفریننده آتش!
ای گرما بخش!
در شب های سرد زمستانت،گرمای محبتت را از ما دریغ مکن؛آمین
پاسخ: درود بر شما و نوشته ی زیبایی که اینجا نوشتید... خدا یار و همراه تک تک لحظه هاتون.. موفق باشید و پایدار... سپاس بابت حضور و نوشته ی خدایی تون...
پروانه ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت14:34---15 بهمن 1392
بعضی وقتا دروغ خوبه !
به مادر کم طاقت باید دروغ گفت :
باید بهش بگی حالم خوبه
غذا خوبه
هوا خوبه
دلمون خوشه
وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز خوبه![](http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif)
پاسخ: واقعاً همین طوره... اونایی که مادرشونو خدا برده پیش خودش بهتر اینو می فهمن... وقتی مادر خوب باشه همه چیز خوبه... قدر بدونیم... درود و سپاس...
محیا ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت18:05---14 بهمن 1392
مرا به کعبه چه حاجت؟
طواف میکنم مادری را که برای لمس دستانش هم باید وضو گرفت...
عالی
پاسخ: درود بر شما... بسیار نوشته ی قشنگیه... نظر لطف شماست...